آدمها خیلی زود همراهان صمیمی را فراموش میکنند ، همین که باران بند آمد خیلی ها چترهایشان را جا می گذارند .
فریاد کشیدم که به عشقت گیرم ، اگر یک روز نبینمت میمیرم ، دل بستم و دیدمت که میخندیدی ، چون آخر این رابطه را میدیدی ، من ساده که خنده ات از عاشق شدن است ، دلخوش که همیشه بر لبت اسم من است ، رفتی و سرانجام ز دستت دادم ، از اوج ببین به خاک افتادم ، حالا تو و یارت من و این بد نامی ، رفتی نه وداعی بوسه ای و خبری .
نظرات شما عزیزان: